1
دانش آموخته سطح چهار جامعه المصطفی العالمیّه نمایندگی خراسان
2
استادیار دانشگاه رضوی
چکیده
نوشتار حاضر در تلاش است رابطهای بین کتابالله و سنت معصومین gرا از جهت طولی بودن (نگاه تفسیری داشتن به سنت) و یا عرضی بودن (مستقل بودن سنت از قرآن در بیان معارف) با مراجعه و تمرکز به متن قرآن و اشاره به برخی روایات مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.
یافتههای این تحقیق عبارت است از:
بین قرآن و سنت یک رابطه طولی وجود دارد به این معنا که قرآن کلیات دین را به صورت تمام و کمال به جامعه بشری رسانده است. اما بیان جزئیات دین، تفسیر و تبیین آیات الهی به عهده سنت گذاشته شده است.
کتابالله با این که در بیان معارف دین و راهنمایی بشر چیزی را فروگذار نکرده است خود، اعلام نموده است که نیازمند تبیین و تفسیر میباشد.
سنت نیز در تثبیت جایگاه و اعتبار مضمون خود وامدار قرآن میباشد. «وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى؛ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْـیٌ یُوحَى»؛ و هرگز از روى هـواى نفس سخن نمىگوید. آنچه آورده چیزى جز وحى نیست که به او وحى شده است.